حابس بن سعد طائیحابس بن سعد طائی، صحابی و از بزرگان قبیله طَیّ میباشد. ۱ - نسبت حابس با حاتم طائیاو برادرِ همسر عدی بن حاتم طائی (متوفی ۶۸)، فرزند حاتِم طائی بود. [۱]
ابن عبدالبرّ، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج۱، ص۲۸۰، چاپ علی محمد بجاوی، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
[۲]
صفدی، ج۱۱، ص۲۳۳.
۲ - شهرت در میان مردموی از اهالی یمن بود که در میان مردم شام به حابس یمانی شهرت داشت. [۴]
ابن عبدالبرّ، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج۱، ص۲۷۹، چاپ علی محمد بجاوی، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
[۵]
ابن اثیر، اسدالغابة فی معرفة الصحابه، ج۱، ص۳۱۴، چاپ عادل احمد رفاعی، بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۶.
برخی او را در زمره عابدان شمردهاند. [۷]
حوادث و وفیات ۱۱ـ۴۰ه، ص ۵۶۱، محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، حوادث و وفیات ۱۱ـ۴۰ه، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷، ۱۳۹۰۰.
۳ - صحابه بودن حابسبا آنکه ابن سعد [۸]
ابن سعد (لیدن)، ج۷، قسم ۲، ص۱۴۶.
وی را در شمار اصحاب پیامبر که ساکن شام بودهاند، آورده و بخاری نیز معتقد است که وی پیامبر را درک کرده است، برخی در صحابی بودن او تردید [۱۱]
محمد بن احمد ذهبی، میزان الاعتدال فی نقد الرجال، ج۱، ص۴۲۸، چاپ علی محمد بجاوی، قاهره ۱۹۶۳ـ۱۹۶۴، چاپ افست بیروت، ۱۳۹۰۲.
و برخی نیز در اینباره سکوت کردهاند. [۱۲]
ابن حزم، جمهرة انساب العرب، ج۱، ص۴۰۳، چاپ عبدالسلام محمد هارون، قاهره (۱۹۸۲).
[۱۳]
عبداللّه بن اسعد یافعی، مرآة الجنان و عبرة الیقظان، ج۱، ص۸۵، بیروت ۱۴۱۷/ ۱۹۹۷.
به گفته ابن سکن (متوفی ۳۵۳) برمبنای روایتی که از حابس نقل شده، گمان میرود که او افتخار مصاحبت با پیامبر اکرم را داشته است. [۱۴]
ابن حجر عسقلانی، کتاب الاصابة فی تمییز الصحابة، ج۱، ص۵۶۰، مصر ۱۳۲۸، چاپ افست بیروت.
۴ - حابس از راویان حدیثحابس چند حدیث از ابوبکر و حضرت فاطمه سلاماللّه علیها روایت کرده است و ابوطفیل و جبیر بن نفیر راوی احادیث او بودهاند، اما حدیثهای او مجهول و متروک دانسته شده است. [۱۶]
محمد بن احمد ذهبی، میزان الاعتدال فی نقد الرجال، ج۱، ص۴۲۸، چاپ علی محمد بجاوی، قاهره ۱۹۶۳ـ۱۹۶۴، چاپ افست بیروت، ۱۳۹۰۲.
[۱۷]
محمد بن احمد ذهبی، المغنی فی الضعفاء، ج۱، ص۱۳۹، چاپ نورالدین عتر، ۱۳۹۰۱.
۵ - قضاوت حابسحابس به دستور ابوبکر به همراه عدهای روانه شام شد و در حمص سکنا گزید. [۱۸]
ابن عبدالبرّ، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج۱۱، ص۳۴۷، چاپ علی محمد بجاوی، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
[۱۹]
ابن عبدالبرّ، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج۱۱، ص۳۵۰، چاپ علی محمد بجاوی، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
بنابر بیشتر منابع، خلیفه دوم حابس را به عنوان قاضی شهر حمص برگزید، [۲۰]
ابن حزم، جمهرة انساب العرب، ج۱، ص۴۰۳، چاپ عبدالسلام محمد هارون، قاهره (۱۹۸۲).
[۲۱]
محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۱، ص۵۶۱، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، حوادث و وفیات ۱۱ـ۴۰ه، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷، ۱۳۹۰۰.
[۲۲]
صفدی، ج۱۱، ص۲۳۲.
اما به دلایلی پس از مدت کوتاهی او را عزل کرد. [۲۳]
نصر بن مزاحم، وقعة صفّین، ج۱، ص۵۲۱ـ۵۲۲، چاپ عبدالسلام محمد هارون، قاهره ۱۳۸۲، چاپ افست قم ۱۴۰۴.
[۲۴]
ابن عبدالبرّ، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج۱، ص۳۶۰، چاپ علی محمد بجاوی، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
[۲۵]
صفدی، ج۱۱، ص۲۳۲ـ۲۳۳.
۶ - رابطه حابس با معاویهحابس بن سعد، بزرگ قوم طیّ، مورد احترام شامیان و از نزدیکان معاویه بود. هنگامی که خفاف بن عبداللّه ، پسر عموی حابس، برای دیدار او از عراق به شام میرفت، عدیّ بن حاتم به علی علیهالسلام پیشنهاد کرد که خفاف ، با یاری و همراهی حابس، با معاویه گفتگو و او را به بیعت دعوت کند. خفاف و حابس نزد معاویه رفتند. خفاف در آن مجلس مطالبی گفت که معاویه گمان برد او جاسوس علی علیهالسلام است و از حابس خواست تا او را از شام بیرون کند. [۲۶]
نصر بن مزاحم، وقعة صفّین، ج۱، ص۶۴ـ۶۸، چاپ عبدالسلام محمد هارون، قاهره ۱۳۸۲، چاپ افست قم ۱۴۰۴.
[۲۷]
ابن ابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ج۳، ص۱۱۰۱۱۲، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۸۵۱۳۸۷/ ۱۹۶۵۱۹۶۷، چاپ افست بیروت.
۷ - حضور حابس در جنگ صفینحابس در جنگ صِفّین همراه معاویه و پرچمدار و فرمانده قبیله طیّ بود. [۲۸]
ابن حزم، جمهرة انساب العرب، ج۱، ص۴۰۳، چاپ عبدالسلام محمد هارون، قاهره (۱۹۸۲).
[۲۹]
ابن عبدالبرّ، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج۱، ص۳۶۰، چاپ علی محمد بجاوی، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
طبق گزارش دینوری ، [۳۰]
احمد بن داوود دینوری، الاخبار الطِّوال، ج۱، ص۱۷۱، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره ۱۹۶۰، چاپ افست قم ۱۳۶۸ش.
وی در اثنای جنگ ، ابیاتی در اعتراض به علی علیهالسلام و یارانش سروده است.۸ - عاقبت حابسحابس در جنگ صفین، در سال ۳۷ کشته شد. بنابر روایتی، هنگامی که امام علی علیهالسلام از کنار جسدهای کشتهگان جنگ صفّین میگذشت، مالکاشتر با دیدن پیکر حابس بن سعد در میان مقتولان لشکر معاویه تعجب کرد و گفت من او را مؤمن میدانستم و امام علی بدون رد کردن سخن مالک، پاسخ داد که او حالا مؤمن است. ۹ - عدم صحت گزارش مبرّدبا توجه به تاریخ درگذشت او، گزارش مبرّد [۳۲]
محمد بن یزید مبرّد، الکامل فی اللغة و الادب، ج۲، ص۱۹۵، چاپ تغارید بیضون و نعیم زرزور، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
مبنی بر آنکه حوثرة بن وداع اسدی (متوفی ۴۱)، پس از شهادت امام علی برایحابس طائی نامه نوشت تا ریاست خوارج را بپذیرد، صحیح نیست. [۳۳]
ابن ابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ج۵، ص۹۸، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۸۵۱۳۸۷/ ۱۹۶۵۱۹۶۷، چاپ افست بیروت.
۱۰ - فهرست منابع(۱) ابن ابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۸۵ـ۱۳۸۷/ ۱۹۶۵ـ۱۹۶۷، چاپ افست بیروت. (۲) ابن اثیر، اسدالغابة فی معرفة الصحابه، چاپ عادل احمد رفاعی، بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۶. (۳) ابن حجر عسقلانی، کتاب الاصابة فی تمییز الصحابة، مصر ۱۳۲۸، چاپ افست بیروت. (۴) ابن حزم، جمهرة انساب العرب، چاپ عبدالسلام محمد هارون، قاهره (۱۹۸۲). (۵) ابن سعد (لیدن). (۶) ابن عبدالبرّ، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، چاپ علی محمد بجاوی، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲. (۷) ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۵ـ۱۴۲۱/ ۱۹۹۵ـ۲۰۰۱. (۸) محمد بن اسماعیل بخاری، کتاب التاریخ الکبیر، (بیروت ۱۴۰۷/ ۱۹۸۶). (۹) احمد بن داوود دینوری، الاخبار الطِّوال، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره ۱۹۶۰، چاپ افست قم ۱۳۶۸ش. (۱۰) محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، حوادث و وفیات ۱۱ـ۴۰ه، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷، ۱۳۹۰۰. (۱۱) محمد بن احمد ذهبی، المغنی فی الضعفاء، چاپ نورالدین عتر، ۱۳۹۰۱. (۱۲) محمد بن احمد ذهبی، میزان الاعتدال فی نقد الرجال، چاپ علی محمد بجاوی، قاهره ۱۹۶۳ـ۱۹۶۴، چاپ افست بیروت، ۱۳۹۰۲. (۱۳) صفدی. (۱۴) محمد بن یزید مبرّد، الکامل فی اللغة و الادب، چاپ تغارید بیضون و نعیم زرزور، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹. (۱۵) نصر بن مزاحم، وقعة صفّین، چاپ عبدالسلام محمد هارون، قاهره ۱۳۸۲، چاپ افست قم ۱۴۰۴. (۱۶) عبداللّه بن اسعد یافعی، مرآة الجنان و عبرة الیقظان، بیروت ۱۴۱۷/ ۱۹۹۷. ۱۱ - پانویس
۱۲ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «حابس بن سعد طائی»، شماره۵۶۳۵. ردههای این صفحه : اصحاب پیامبر | رجال
|